*شنبه 19 فروردین
در روز شنبه جمعاً 12 مطلب در سایت نجات درج گردید که در زیر مروری اجمالی بر تعدادی از آن ها انجام می شود:
مجاهدین خلق افراد جداشده را به یونان قاچاق می کنند
… بارها و بارها فرقه رجوی سعی کرده است تا اعضای سابق خود را برای این که در آلبانی نمانند و دروغ های آنان را برای افکار عمومی آلبانی برملا نکنند به صورت غیرقانونی به یونان بفرستد. در حال حاضر تعداد زیادی از اعضای سابق فرقه رجوی که به آن ها قول اعزام به آلمان و دیگر کشورهای اروپای غربی داده شده است در یونان آواره و سرگردان هستند.
بر اساس اطلاعات به دست آمده، بیش از 200 نفر در بخش خروجی اردوگاه بسته و دورافتاده مجاهدین خلق در آلبانی به سر می برند که به آن ها وعده اعزام به اروپا، در صورتی که فعلاً از اردوگاه خارج نشوند، داده شده است که ظاهراً هدف اینست که آن ها را همراه با قاچاقچی در مرز یونان دفع کنند تا مبادا به سراغ آسیلا رفته و زندگی آرام و راحتی در پیش بگیرند.
ترور صیاد شیرازی با دستور صدام و توسط عوامل مجاهدین خلق صورت گرفت
در آستانه بیست و چهارمین سالگرد شهادت امیر سپهبد علی صیاد شیرازی قرار داریم. وی در بامداد ۲۱ فروردین ۱۳۷۸ به وسیله عوامل مسلح سازمان مجاهدین خلق در پوشش رفتگر، مقابل درب منزل مسکونی اش واقع در تهران و در برابر دیدگان فرزندش ترور شد و به شهادت رسید.
سازمان مجاهدین بلافاصله مسئولیت اجرای این ترور را بر عهده گرفت و اعلام کرد این عملیات را به نام “طاهره طلوع” یا “فرمانده سارا”، از فرماندهان کشته شده در عملیات “فروغ جاویدان” نامیده است. نشریه مجاهد ارگان رسمی فرقه رجوی نیز در شماره ویژه نامه خود به ذکر جزئیات عملیاتی این ترور پرداخت. خبرگزاری فرانسه نیز اعلام کرد نماینده مجاهدین در تماس تلفنی با این خبرگزاری مسئولیت این ترور را برعهده گرفته است.
… ترور صیاد شیرازی با دستور صدام صورت گرفت. یعنی صدام بابت این کار به رجوی پول داد. نوارهایش هم وجود دارد. حتی رجوی سر قیمت این کار چانه می زد. زدنِ صیاد شیرازی هیچ ربطی به رجوی نداشت. او پول گرفت تا این کار را بکند. یعنی یک حرکت کاملاً مزدورانه انجام داد.
… پیوستن سازمان مجاهدین و شخص رجوی به ارتش عراق یکی از سیاه ترین دوران در تاریخ حیات این فرقه به شمار می رود که در تاریخ سیاسی جهان نیز به ندرت اتفاق افتاده که گروهی با دشمن بیگانه که به خاک کشورشان حمله کرده ائتلاف کرده و علیه مردم خودش بجنگد….
خاطره دردناک 19 فروردین و خیانت مسعود رجوی به نیروها
حماسه بود یا حماقت محض؟!
… بعد از سقوط صدام حسین توسط نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا دیگر جایی برای سازمان رجوی در عراق وجود نداشت و باید مسعود رجوی تصمیم می گرفت که خاک عراق را ترک کند. اما چرا اقدام به ترک عراق نمی کرد؟ او همواره بهانه می کرد که ما در جوار خاک میهن هستیم و از اینجا می توانیم به سرعت وارد خاک ایران شده و به عمق ایران و تهران پیشروی کنیم. توهماتی که همواره در ذهنش بود و می خواست آن ها را محقق کند. ولی اصل داستان این نبود که ما در جوار خاک ایران هستیم و غیره، اصل داستان حفظ نیرو بود. رجوی به خوبی می دانست که خروج از عراق شروع فروپاشی سازمانش است.
… رجوی بعد از ترک عراق به چشمش ریزش نیروهایش را دید. در کمتر از شاید دو ماه نزدیک به سیصد نفر اعلام جدایی کرده و از تشکیلات بیرون کشیدند. این مشکل همواره در صدر مشکلات رجوی و سران تشکیلات سرکوبگر سازمان مجاهدین خلق بوده و هست و خواهد بود….
چرا رجوی ها حتی اجازه ارسال یک پیام تبریک عید را به اعضا نمی دهند
… چرا رجوی ها تا این حد از خانواده ها وحشت دارند؟ مگر در دین، قانون، عرف و هر چیزی که رجوی ها در ظاهر خود را مقید به آن می دانند ارتباط با خانواده ممنوع و حرام است؟ مگر در آلبانی و ایران و در هر کجای دیگر دنیا ارتباط با خانواده یک امر پسندیده و در مقابل بی اعتنایی به خانواده و پدر و مادر یک امر ناپسند نیست؟ پس چرا رجوی ها مانع از ارتباط اعضا با خانواده های شان می شوند و انسانی ترین مسائل همچون دیدار اعضا با پدران و مادران سالخورده و دیگر اعضای خانواده های شان را که بعضاً چند دهه است چشم انتظار هستند به مسائل سیاسی گره می زنند و از آن ممانعت می کنند؟
… رجوی ها به این دلیل از خانواده ها می ترسند که ارتباط اعضا با آنان مغزشویی های مستمر روی اعضا را با سرعتی عجیب خنثی می کند. احساسات انسانی را در اعضا زنده می کند و به آن ها تلنگر می زند و به یادشان می آورد که انسان هستند و باید عاطفه داشته باشند. به آن ها پیام می دهد که برخلاف گفته رجوی ها دیگران و به خصوص خانواده هایشان دوست شان دارند و چشم انتظار شان هستند. این ها چیزهایی است که به اعضا توان فکر کردن می دهد. به آن ها انرژی می دهد که به آینده امیدوار باشند. به آن ها می گوید که دنیای خارج از فرقه برخلاف تصویر زشتی که رجوی ها از آن ارائه می دهند و همه کس در خارج از فرقه را گرگ و وحشی معرفی می کنند، دروغ و غیرواقعی است. بالاتر از همه به آن ها این پیام را می دهد که عشق نمرده است، کافی است بار دیگر عاشق بشوید.
واژه هایی که مجاهدین خلق برای تطهیر خود به کار می برند
… “مریم رجوی” رئیس جمهور خودخوانده گروه تروریستی مجاهدین خلق در سال های اخیر معمولاً در سخنرانی و پیام های خود از شعارهای خوش رنگ و لعابی، از مفاهیمی مانند “حقوق بشر”، “آزادی بیان”، “حقوق زنان” و امثالهم سخن می گوید، اما سوابق گذشته و حال مجاهدین خلق، نشان دهنده نفاق و تفاوت سخن تا عمل سران این فرقه تروریستی است….
… “مسعود رجوی” بدون هیچ انتخاباتی رهبر مادام العمر سازمان مجاهدین خلق شده و زنش “مریم رجوی” هم بدون هیچ انتخاباتی رییس جمهور مادام العمر شده است و در داخل مناسبات هم برای انتخاب مسئول اول سازمان یا شورای رهبری و مرکزی، همیشه تعداد کاندیداها کمتر از تعداد مورد نیاز است.
… در فرهنگ رجوی صلح یعنی رفتن به عراق و مزدوری برای صدام حسین در دوران دفاع مقدس و علیه مردم ایران وارد جنگ شدن. صلح در نگاه مجاهدین خلق یعنی آویزان شدن به قدرت های خارجی و سرویس های اطلاعاتی و امنیتی کشورهای غربی علیه مردم ایران و چشم دوختن به حمایت های مالی و تبلیغاتی وسیع از جانب قدرت های بیگانه و متکی بودن به قدرت های خارجی و نداشتن استقلال سیاسی.
*یکشنبه 20 فروردین
11 مطلب جدید حاصل کار روز یکشنبه سایت نجات می باشد. مروری مختصر بر تعدادی از آن ها به قرار زیر است:
آغاز سال 1402 و بن بست مطلق مجاهدین خلق
… آن هایی که با ادعای دروغین ارتش آزادیبخش شعار سال دیگر در تهران را سر می دادند، حال با نمایش مضحک ارتش دو یا سه نفری کانون های شورشی خلاء دروغ های کثیف خود را پر می کنند. کار به جایی رسیده که هدف جامعه بی طبقه توحیدی کنار رفته و رجوی برای جنگ قدرت با پسر پهلوی وارد جنگ لفظی با به کارگیری الفاظ زشت و زننده شده است. صاحب خانه جدید رجوی (ادی راما نخست وزیر آلبانی) در رسانه های رسمی کشورش برای مجاهدین خط و نشان کشیده و به آن ها اخطار داده که پا را از گلیم خود درازتر نکنند و گویا رشوه های مریم رجوی کار ساز نبوده و مجبور است خط قرمزهای مردم آلبانی را رعایت کند. مناسبات بسته و امنیتی فرقه اعضای گرفتار را به فرار و جدایی وا داشته است….
خلق اسیر مسعود و مریم رجوی تحت شکنجه و سرکوب
محسن عباسلو: از سقف آویزانم کردند
… اعضای فرقه های مخرب باید همه ابعاد زندگی خود را معطوف به پرستش رهبری کنند و چیزی به نام زندگی برای آن ها باقی نمی ماند.
… زندگی در فرقه های مخرب به این معناست که مردن و زیستن فرد در دستان قدرت مطلق رهبر فرقه است. اگر عضوی از فرقه از دستورات سرپیچی کند، تصمیم بگیرد که از سیطره قدرت مطلقه خود را رها کند یا تنها در جهت انتقاد و اصلاح امور برآید در مسیر مرگ قرار گرفته است.
… مروز اسیران فرقه رجوی در خاک اروپا کماکان پشت حصارهای کمپ اشرف 3 گرفتار شکنجه های روحی هر روزه هستند. ساز و کاری که یک لحظه از کار نمی افتد و در هر لحظه ذهن اعضا را هدف بمباران متدولوژی مخرب مجاهدین قرار می دهد، ارتباط با جهان آزاد و خانواده را ممنوع می کند….
روایتی از پیوستن تا رهایی – قسمت هفتم
… تنش ها و بحران ها به گونه ای بود که برخی افراد متأهل بچه های کوچک خود را پنج شنبه به داخل تشکیلات (یکان ها) می آوردند. افراد مجرد و جوانانی که سالیان خانواده و مردم عادی را ندیده بودند به طور هیستریک و احساسات عجیب و غریب این بچه ها را از دست والدین خود می گرفتند و بغل می کردند و گاها با خود به این طرف و آن طرف می بردند. عطش کمبود عاطفه و حس نزدیکی دو جنس مخالف نه تنها از جنبه جنسی بلکه جنبه های احساسی و عاطفی که بیشتر یاد آور اعضای خانواده خودشان بود به طور مهار ناپذیری در تشکیلات نمود پیدا کرده بود….
مشاهدات عینی من از اتفاقات کمپ اشرف در 19 فروردین سال 1390
آقای محمدرضا گلی اسکاردی: … درگیری 6 و 7 مرداد و درگیری 19 فروردین که منجر به کشته شدن 37 نفر و مجروح شدن تعداد زیادی گردید به درستی قابل پیشگیری بود، رجوی به جای گفتگو و مذاکره با صاحب خانه زبان زور را انتخاب کرد، با خیره سری افراد و اعضای خودش را به کام مرگ فرستاد تا با مظلوم نمایی برای خودش بهره برداری سیاسی کند و جلوی آمریکایی ها خودش را بی گناه معرفی کند.
… رجوی به این خون ها نیاز داشت، هر چه نیروهای عراقی جلوتر می آمدند دروغ های مسئولین و فرماندهان بیشتر برملا می شد چرا که ما به طور مستقیم با عراقی ها درگیر شدیم. دیگر نمی توانستند بگویند شلیک گلوله ها مشقی است و متاسفانه در آن درگیری از یگان ما هم تعدادی کشته و مجروح شدند. وقتی فرماندهان متوجه شدند صحنه درگیری به محاصره آن ها ختم می شود ناباورانه به چشم دیدم که فرماندهان با خودروهای شخصی به سمت مقرهای خود که خیلی عقب تر از صحنه درگیری بود فرار کردند و جان بی مقدار خویش را نجات دادند در حالی که اعضای پایین تر را تشویق می کردند جلوی نیروهای عراقی را بگیرند و راه پیشروی آن ها را ببندند….
*دوشنبه 21 فروردین
در این روز کلاً 8 مطلب جدید بر روی سایت نجات داشتیم که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را مشاهده می کنید:
نامه اعتراضی مدیر عامل انجمن نجات به نخست وزیر آلبانی
… ظاهراً مقامات دولت شما مدعی هستند که احسان بیدی خود امضا داده که خواهان بازگشت به ایران می باشد. آنچه دولت و پلیس شما این مدت بر سر آقای بیدی آورد اگر بر سر هر کس دیگری آورده می شد حکم اعدام خودش را هم امضا می کرد. قطعاً دولت آلبانی سابقه خوبی در این خصوص از خود بر جای نگذاشته است.
بر اساس اطلاعات واصله پلیس آلبانی در تبانی با پلیس ترکیه آقای احسان بیدی را تحت الحفظ ابتدا به استامبول و سپس توسط پلیس استامبول به اجبار به تهران فرستاده است و وی از آنجا که فاقد هرگونه مدرک شناسایی بوده و فقط مشخص گردیده که عضو فرقه تروریستی رجوی بوده است توسط نیروهای امنیتی ایران دستگیر و بازداشت شده است. حتی کنسولگری ایران در استامبول یا سفارت ایران در آنکارا هم در جریان امر قرار نگرفته بودند.
اقدام دولت آلبانی نقض آشکار قوانین بین المللی و کنوانسیون های ملل متحد است که این دولت تمام آن ها را امضا کرده و داعیه حمایت از پناهجویان و حقوق بشر را دارد. دولت آلبانی در نزد مجامع بین المللی مسئول تمام عیار وضعیت کنونی احسان بیدی بوده و باید پاسخگو باشد.
اخیراً نیز دو تن از شش تن بازداشت شده در کمپ کارچ مغایر با تمام قوانین پناهندگی با تهدید و اجبار به کشور یونان فرستاده شدند که آنان نیز هم اکنون در این کشور در بازداشت به سر می برند و سرنوشت نامعلومی دارند….
گفت و گوی شاهدان عینی حوادث 19 فروردین در انجمن آسیلا
… اعضای سابق مجاهدین خلق در انجمن آسیلا در آن روز شاهد صحنه های دردناکی بودند که موجب کشته شدن و جراحت و نقص عضو شمار زیادی از دوستانشان شد. آن ها مقصر اصلی این وقایع دلخراش را شخص مسعود رجوی می دانند. میلاد بهشتی فریاد فرماندهان را در آن روز به خاطر می آورد که می گفتند: “نترسید گلوله ها مشقی است.” در حالی که خود بهشتی مورد اصابت یازده گلوله جنگی قرار گرفت و برادرش با همین گلوله ها کشته شد.
… انصاریان معتقد است که 19 فروردین قابل اجتناب بود اما مسعود رجوی بر این باور بود که “راه مجاهدین فقط با خون باز می شود.” به باور او رجوی دنبال خون دادن بود که از این خون ها بهره سیاسی خویش را ببرد….
روزی که رجوی بیش از 1500 تن از اعضا را به خاک و خون کشید
نقش فرقه رجوی در قربانی شدن اعضا در 19 فروردین 90
نوزده فروردین 90 فرقه رجوی یک تراژدی انسانی را رقم زد. چون اعضا ناخودآگاه و بدون این که نقشی در شکل گیری آن داشته باشند در مظلومانه ترین شکل قربانی شدند. به راستی 19 فروردین چرا و چگونه شکل گرفت؟
… رجوی که به عنوان یک میهمان ناخوانده و صرفاً به خاطر عملکردهای خائنانه و جنایتکارانه در دوران حاکمیت صدام تمام تلاش خود را برای حفظ حاکمیت صدام و حتی به بهای سرکوب قیام مردم عراق به کار گرفته بود هنوز در ضمیر ابلهانه خود به دنبال ادامه همان روند بود.
… رجوی نمی خواست بپذیرد که دوران حاکمیت اربابش صدام به سر آمده است. ولی در پشت تمام جار و جنجال های رجوی واقعیت این بود که وی می دانست در صورت مستقر شدن نیروهای نظامی عراق در خاک اشرف حاکمیت مطلقش بر اعضا خدشه دار و اعضای ناراضی می توانستند با مراجعه به نیروهای ارتش عراق خود را از آن تشکیلات جهنمی نجات دهند.
… در نهایت رجوی در منتهای ذلت مجبور به عقب نشینی از تمامی شعر و شعارهایش شد و در حالی که قرار بود حتی در صورت جنبیدن کوه سرکردگان این فرقه در اشرف تکان نخورند ذلیلانه و در حمایت ارتش امریکا به آلبانی منتقل شدند….
کجا مخفی شده بودند؟!
در عملیات 19 فروردین سال 1390 بیش از هزار و دویست نفر در اردوگاه مرگ رجوی کشته و مجروح شدند، دقیق تر این که 36 نفر کشته و بیش از هزار و دویست نفر مجروح گردیدند که وضعیت برخی از مجروحان نیز سخت بود.
… تعداد زیادی کشته و مجروح شده بودند، برخی از کشته شدگان خیلی جوان بودند. شخصاً هر گاه یادشان می افتم خیلی نارحت می شوم. و فقط می گویم حیف شدند که به خاطر رجوی در یک شرایط بسیار سخت و نفسگیر جان خودشان را از دست دادند زیرا رجوی کسی نبود که به خاطرش جانشان را باید می دادند، چون لیاقتش را نداشت، ارزشش را نداشت! اگر زمان به عقب برگردد و فهم امروز را در آن هنگام داشتیم قطعاً کمتر کسی حاضر می شد که خودش را فدای کسی کند که هیچ فهم و شعوری از فداکاری نداشت….
*سه شنبه 22 فروردین
در این روز 9 مطلب جدید در سایت نجات درج گردید. در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آن ها ارائه می گردد:
اطلاعات جدید از توطئه اخراج احسان بیدی از آلبانی
… احسان بیدی دو بار و هر بار به مدت یک سال و بار سوم که به انتقال اجباری او انجامید به مدت شش ماه در به اصطلاح کمپ پناهندگان در بدترین شرایط اسیر بود و نهایتاً قربانی توطئه بخش کوئسیلینگ دستگاه امنیتی آلبانی گردید.
او در تبانی با مقامات امنیتی سفارت ترکیه در تیرانا به استانبول فرستاده شد و از آنجا بدون اطلاع دیپلمات های ایرانی در ترکیه به زور و بدون مدارک شناسایی به ایران اعزام گردید که عندالورود دستگیر و بازداشت شد و پرونده قضایی برای وی به اتهام عضویت در فرقه تروریستی رجوی تشکیل گردید. احسان بیدی دارای مدارک معتبر شناسایی آلبانیایی بود….
حمید محمد آتابای: قاچاق دارو در سازمان ضد انسانی مجاهدین خلق
… ماهانه میزان قابل توجهی دارو از طریق پزشک خانوادگی آلبانی از شهر تیرانا وارد اشرف و جایی که من بودم به اسم ساختمان گیتی می شد. چگونگی آن بدین صورت بود:
از سال ۱۳۹۲ اولین دسته افرادی که به آلبانی فرستاده شدند افراد بیمار بودند. از آنجایی که دولت آلبانی هم تنها به خاطر موضوع حقوق انسانی و حقوق بشری ورود ما به کشورش را پذیرفته بود، میزانی هم دارو برای کمک زندگی علی رغم نیاز شدید مردم آلبانی به این داروها در اختیار مجاهدین خلق می گذاشت.
… هیچ کسی نمی دانست این داروها از کجا سر درمی آورند. فقط می دانم و حاضرم هر جایی لازم باشد سوگند بخورم و امضا کنم که داروها هرگز به دست نفراتی که به اسم آن ها دارو گرفته می شود، نمی رسد.
این 36 نفر قربانی جهل و جنون مسعود رجوی شدند
صحبت از شهید نمایی سالوسانه 36 نفری است که در جریان تصرف قسمتی از کمپ اشرف توسط ارتش عراق که در اجرای حکم دادگاه عراق دایر بر رفع تصرف عدوانی عمل می کرد و در اصل به عنوان ضابط دادگستری و عامل اجرای حکم انجام وظیفه می نمود، در 19 فروردین ماه 1390 و در پی ممانعت از حق (ممانعت از اجرای حکم دادگاه) کشته شدند.
… تقصیر این خونریزی ها در درجه اول متوجه شخص مسعود رجوی متوهم و خام اندیش و سپس مریم و فرماندهان رده بالای او بوده و اگر قرار است محاکمه ای دراین مورد صورت گیرد – محاکمه ای که مسعود و مریم بارها قول آن را داده اند – این دو نفر باید در جایگاه متهم قرار گیرند که به خاطر شهید نمایی و کسب امتیازات منفور از این جنایت، این همه انسان فریب خورده را به کام یک مرگ بی افتخار فرستادند….
خانواده های سیستان و بلوچستانی پوزه رجوی را به خاک مالیدند
… ورود این خانواده های عزیز به فعالیت در فضای مجازی و افشاگری و آبروریزی گسترده علیه این فرقه در صفحات و هشتگ های مختلف سبب شده است تا تیم های امنیت و تبلیغات رجوی به زانو دربیایند و به بهانه های مختلف اسیران سیستانی و بلوچستانی خود را به جلوی دوربین بیاورد تا شاید خانواده ها کمی کوتاه بیایند و دست از ادامه فعالیت های خود بردارند….
*چهارشنبه 9 فروردین
شهادت حضرت امام علی علیه السلام
*پنجشنبه 24 فروردین
7 مطلب حاصل آخرین روز کاری هفته در سایت نجات است. مروری کوتاه بر برخی از آن ها به قرار زیر است:
گفتگوی انجمن آسیلا با حسن حیرانی و همسر ایشان
حسن حیرانی که به دلیل دسیسه های سازمان مجاهدین خلق، هم اکنون در یونان به سر می برد و در ارتباطی مستقیم با اریسا رحیمی مجری برنامه گفتگو کرد.
… مدیر اجرایی انجمن آسیلا می گوید سازمان مجاهدین خلق به هیچ عنوان کاری از پیش نخواهد برد و هر عضو آسیلا با پرچمی در دست به افشای مجاهدین خلق می پردازد.
او می گوید هدف اصلی فرقه بیش از آن که انجمن آسیلا باشد، ناامید کردن اعضای اسیر درون تشکیلات است تا تلاشی برای رهایی نداشته باشند.
فرقه شرور مجاهدین خلق راهی جز زوال در پیش رو ندارد
… سازمان مجاهدین خلق در تمام مقاطع و سر فصل های حیاتی از بدو پیروزی انقلاب تا کنون برای حفظ منافع شخصی همواره دیگران را قربانی مطامع کثیف خود کرده اند. از خونریزی های دهه 60 گرفته تا ترورهای کور خیابانی، به آتش کشیدن روح و جسم انسان ها در خیابان های پاریس و کشتار مخالفان رجوی در کمپ مخوف اشرف در عراق و هزاران نمونه جرم و جنایت دیگر.
… حالا در آلبانی با تبانی ادی راما برای سر به نیست کردن اعضای جدا شده و اعضای مخالف همکاری می کنند. دنیای غرب که در ظاهر با ژست بشر دوستانه پز حقوق بشر می دهد ذات ضد انسانی خود را با همدستی با مجاهدین که هویتی جز پلیدی و شرارت در جهان ندارند آشکار می کنند….
ضعف مفرط مجاهدین خلق در برابر اعضای جداشده، مهر تایید خورد
… در طی این چند سالی که احسان بیدی در آلبانی بود رجوی تمام تلاشش را کرد تا حتی او را به صورت فیزیکی حذف کند اما با وارد شد انجمن آسیلا و اقدامات داش امیرمرسولی ، وزارت کشور و پلیس آلبانی عقب نشینی کرده و احسان را که به مرز آلبانی و کوزوو جهت کشتن وی منتقل کرده بودند را به داخل خاک آلبانی بازگرداندند و متعاقباً او را آزاد کردند. ولی باز برای چندمین بار بیدی را دستگیر کرده و به بازداشتگاه “کارچ” منتقل کردند تا اینکه در آخرین اقدام او را به اجبار و به رغم خواست خودش از آلبانی اخراج کردند.
بازداشتگاه موسوم به “کارچ” نوعی کمپ بسته سازمان ملل و مخصوص پناهجویان غیرقانونیست. محسوب می شود که دست کمی از زندان ندارد هر چند که در تعاریف این مکان به اسم زندان ثبت نشده است.
… آاحسان بیدی در چند نوبتی که در این مکان نگهداری می شد دچار بیماری های سختی شده بود که با دارو و درمان های طولانی مدت سرپا شد. در آخر هم که او را با تبانی و به طورغیرقانونی به ایران منتقل کردند. جایی که به دلیل سوابق سازمانی که قبلاً در آن عضویت داشته، امنیت جانی ندارد.
تمام این اقدامات ضدانسانی و غیرقانونی در حالی علیه احسان بیدی رقم خورد که نام او هم به عنوان پناهجوی قانونی ثبت شده و هم این که مدرک اقامت در آلبانی او حداقل تا یک سال آینده مهلت داشته است.
… این اعمال به خوبی نشان می دهد این فرقه هیچ مخالفتی را با خودشان برنمی تابند و بطلان تمام شعارهایی است که مستمر در بوق و کرنا دمیده و تبلیغ می نمایند که آزادیخواه هستند و دنبال دمکراسی و رهایی برای ایران هستند، شعارهایی که فقط احمق ها آن را باور دارند.
انتقال غیرقانونی پناهجوی ایرانی نقض آشکار حقوق بشر
… نخست وزیر آلبانی که دولت ایران را مستمراً به نقض حقوق بشر واعمال خشونت متهم می کند برخلاف تمامی موازین حقوق بشری احسان بیدی را به این کشور اعزام می کند. با علم به این که بازگرداندن یک عضو از تشکیلاتی باسابقه عملیات های متعدد تروریستی، به ایران می تواند پیامدهای خطرناکی و از جمله تشکیل پرونده برای وی دربر داشته باشد.
احسان بیدی به محض ورود به ایران دستگیر می شود و در حال حاضر در زندان به سر می برد با سرنوشتی نامعلوم.
ارتکاب این جرم از طرف دولت آلبانی که در تبانی با پلیس کشور ترکیه در استامبول و تحت اجبار به تهران فرستاده شده در شرایطی صورت گرفته که حتی کنسولگری ایران در استانبول و سفارت ایران در آنکارا در جریان قرار نگرفته بودند. این اقدام دولت آلبانی که نقض آشکار قوانین بین المللی و کنوانسیون های ملل متحد به شمار می رود، ادعای حمایت از پناهجویان و حقوق بشر را مورد تردید قرار می دهد….