خانم رژین دوفورژ با درودهای صمیمانه و گرم
خانم رژین دوفورژ، من به مدت ۲۵ سال عضو مجاهدین خلق بودم و از سن ۱۶ سالگی در کنار مجاهدین با حکومت ایران جنگیدم و بهترین سالهای عمرم را صرف مبارزه با رژیم حاکم بر ایران کردم و در این راه مجروح شدم و سالیان است که روی صندلی چرخدار زندگی می کنم. من خدماتی به سازمان مجاهدین کرده ام که کسی از آن خبر ندارد. ولی با این حال من بارها در سازمان مجاهدین در حالی که روی صندلی چرخدار بودم، به زندان افتادم و به دستور مریم و مسعود رجوی، مورد شکنجه و اذیت و آزار قرار گرفته ام. ولی با همه اینها من همیشه به سازمان مجاهدین وفادار ماندم و حتی امروز که بسیاری خواهان خرید اطلاعات سری مجاهدین از من هستند، من اسرار آنها را حفظ کرده ام. در سال ۲۰۰۹ به دلیل درد شدید پاهایم که در سال ۲۰۰۵ شکسته بود و متاسفانه به درستی درمان نشد و به شدت عفونت کرده بود، می خواستم به خارج از عراق بروم تا آن را درمان کنم. ولی مسئولین مجاهدین نه تنها در این رابطه مرا یاری نکردند، بلکه به مدت دو هفته مرا بعضا ۲۴ ساعت بازجویی کردند و حتی در حالی که روی صندلی چرخدار بودم و از شدت درد پایم توان نشستن نداشتم، توسط مسئولین مجاهدین مورد ضرب و شتم قرار گرفتم. مگر خواسته من چه بود؟ من چه خواسته نا حق و بی موردی داشتم؟ من می خواستم درمان بشوم و به دردهایم پایان بدهم. ولی در عوض مجاهدین مرا شکنجه می دادند و دردی به دردهایم اضافه می کردند.
خانم رژین دوفورژ
من مصاحبه شما با رادیو فرانس انفو را خواندم و متاسفانه بسیار اندوهگین شدم، زیرا از نویسنده محبوبی مثل شما انتظار نداشتم که اینگونه و به سادگی فریب مریم رجوی را بخورید و زخم های ما را جریحه دار کنید.
اولین سئوالی که مجری از شما پرسید، این بود که “آیا شما مجاهدین خلق را می شناسید؟” شما در پاسخ گفتید که ” بله، بله، با آنها بارها ملاقات کردم.” می توان به سادگی این نتیجه را گرفت که شناخت شما از سازمان مجاهدین محدود به ملاقات های شما با مسئولین سازمان مجاهدین است و نه یک تحقیق کامل و همه جانبه. آیا شما تا کنون با سایر ایرانیان از جمله اعضای جدا شده از سازمان مجاهدین و بخصوص زنان جدا شده از سازمان مجاهدین، ملاقات و گفتگو کرده اید؟ آیا در رابطه با رنج هایی که آنان طی این سالیان کشیده اند، تحقیق کرده اید؟ آیا با زنانی که در عراق اسیر این فرقه هستند، جداگانه ملاقات و گفتگو کرده اید؟ اگر پاسخ شما نه باشد، باید گفت که شما سازمان مجاهدین را نمی شناسید و آنچه که گفته اید از روی شناخت شما نبوده بلکه در ملاقات با مسئولین مجاهدین بخصوص شخص مریم رجوی، فریب خورده اید و تحت تاثیر تبلیغات دروغین مجاهدین قرار گرفته اید.
جمله معروف شما در این مصاحبه این است ” مریم رجوی ایده آل آمال ایرانی است. زنان مخالف رژیم تهران قهرمان هستند.” در این هیچ شکی نیست که زنان مخالف رژیم تهران قهرمان هستند. آنان طی ۳۵ سال حاکمیت مذهبی ایران نشان داده اند که جایگاه زن ایران تا کجا بالا و ارزشمند است ولی این نکته که “مریم رجوی ایده آل آمال ایرانی است” بسیار نسنجیده و بدور از واقعیت جامعه ایران است. این سئوال مجری بسیار واقعی است. او پرسید ” می دانید که به مخالفان در تبعید غالباً انتقاد می شود که از واقعیت کشورشان به دور هستند. آیا مجاهدین خلق به دور از واقعیت ایران امروز نیستند؟” سازمان مجاهدین، بخصوص مریم و مسعود رجوی به مدت ۳۳ سال هیچ ارتباطی با مردم ایران نداشته است. بخصوص نسل جوان ایران با تفکری بسیار متفاوت با اندیشه های سازمان مجاهدین هستند. مجاهدین مسلمانان تندرو و مارکسیست مذهبی هستند. حتی می توانم بگویم که از حکومت ایران هم مذهبی تر و تندروتر هستند. نسل جوان امروز ایران با تفکری آزادی خواهانه تر از مجاهدین و خواستار تغییر و پیشرفت و آزادی برای ایران است. ولی این نسل از مبارزه مسلحانه که همان تروریسم است، بیزار و بدور است.
خانم رژین دوفورژ، شما که از جانب مردم ایران حرف زدید و گفتید که “مریم رجوی ایده آمال ایرانی است” در کدام کوچه و خیابان شهرهای ایران با مردم ایران و جوانان و بخصوص زنان و دختران ایران، گفتگو کرده اید؟ با کدام یک از اعضای خانواده هایی که توسط مجاهدین ترور شده اند، صحبت کرده اید؟ با کدام یک از اعضای خانواده اسیران و کشته شده های مجاهدین، صحبت کرده اید؟ با دختر کدام مجاهدی که ۳۰ سال در فرقه مجاهدین اسیر شده، ملاقات کرده اید و اشکهای او را دیده اید. کودکانی که فقط می خواهند یکبار و فقط یکبار پدر و یا مادر خود را ببینند؟
خانم رژین دوفوزژ، شما تا کنون اشکهای کدام مادری را دیده اید که اجازه ندارد فرزندش را ببیند؟ آیا شما با مادری که فرزندش عضو مجاهدین بوده حتی از سرنوشت فرزندش اطلاع ندارد و حتی نمی داند در کدامین خاک به خاک سپرده شده، گفتگو کرده اید؟ من قطعا و بدون هیچ تردیدی می گویم که جواب شما به تمامی سئوال من “نه” است. زیرا شما فریب تبلیغات مجاهدین را خورده اید و از واقعیت آنها هرگز اطلاعی ندارید.
امیدوارم که شما روزی در یک تحقیق جامع و کامل و بیطرف و بعد از شنیدن حرفهای همه کسانی که به نوعی در ارتباط با مجاهدین بودند، چه موافق و چه مخالف، نتیجه گیری بکنید. آن زمان حرف شما اعتبار خواهد داشت. زیرا بعد از پخش مصاحبه شما، اعتبار شما در جمع ایرانیان چه در داخل ایران و چه در خارج ایران لطمه بسیاری خورده است.
با احترامات، کریم غلامی