*شنبه 13 اسفند
در روز شنبه جمعاً 6 مطلب در سایت نجات درج گردید که در زیر مروری اجمالی بر تعدادی از آن ها انجام می شود:
رجوی، صحت ادعاهایش را عملی نشان دهد
… رجوی ها که به علت سال ها دوری از مردم دچار بلاهتی بی همانند شده بودند، تصور کردند می توانند از انجام ملاقات بین خانواده ها و فرزندان شان در اشرف یک دام ساخته و تعدادی از جوانان خانواده ها را جذب نموده و برخی دیگر از آن ها را به عنوان نیروی خود در ایران به کار گرفته و از آنان سوءاستفاده نمایند. با این خیال شیطانی بود که رجوی ها در ابتدا به خانواده ها اجازه ورود به قرارگاه اشرف و دیدار با فرزندان شان را دادند.
… همچنین در این نشست اگر عضوی در هنگام ملاقات با خانواده اش عواطفش زنده شده و با خانواده برخورد گرم و خارج از توجیه انجام شده صورت داده بود و یا آن که از نظر تشکیلات تحت تاثیر خانواده قرار گرفته بود و یا خودش چیزی در گزارشش نوشته بود که نشان می داد تحت تاثیر ملاقات با خانواده قرار گرفته است، سوژه شده و مورد برخورد قرار می گرفت. به این ترتیب با مغزشویی و سیاه نمایی درباره وابستگی به خانواده و این که زمینه ساز بریدگی است وی را وادار می کردند گزارشات انتقادی از خودش بنویسید. ضمن این که با ترساندن فرد به کمک اهرم «جمع» تلاش می کردند عواطف زنده شده در او را بکشند….
یک بام و دو هوای نخست وزیر آلبانی
… نارضایتی فزاینده مردم آلبانی و اتحادیه اروپا نسبت به حضور فرقه تروریستی رجوی در کشور آلبانی که میزان منفور بودنش در میان مردم ایران و حتی در میان دیگر نیروها و گروه های اپوزیسیون جمهوری اسلامی بر کسی پوشیده نیست، و حتی پایه ای ترین حقوق انسانی اعضای خود از جمله ارتباط با خانواده را نقض می کند؛ به معضل جدی برای دولت ادی راما تبدیل شده است.
آلبانی مایل است از این گروه بدنام و از مریم رجوی فاصله بگیرد تا خود را به اتحادیه اروپا نزدیک تر نماید اما از طرف دیگر از کمک های نقدی سعودی و حمایت های تبلیغی اسرائیل که در حال حاضر حامی مجاهدین خلق هستند هم نمی تواند چشم پوشی کند….
*یکشنبه 14 اسفند
16 مطلب جدید حاصل کار روز یکشنبه سایت نجات می باشد. مروری مختصر بر تعدادی از آن ها به قرار زیر است:
دیدار اعضای انجمن نجات خوزستان با خانواده های بهبهانی اسیران مجاهدین خلق
… اعضای انجمن نجات خوزستان گفتند: فرقه رجوی سال هاست که در آلبانی با پرداخت رشوه های کلان به مسئولان فاسد در دولت آلبانی سعی کرده موجودیت نامشروع خود در این کشور را حفظ کند و در این راستا سعی کردند اعضای تحت اسارت خود را به هر قیمت و با تهدید و تطمیع در آلبانی و کمپ اشرف 3 نگاه دارند و متاسفانه اگر می بینید که روند خروج اعضا از فرقه طی مدت های اخیر کم شده به دلیل همین اقدامات ضدانسانی فرقه علیه افراد است. بعد از تشکیل انجمن آسیلا توسط اعضای جدا شده در آلبانی خوشبختانه تعدادی از اعضای اسیر در کمپ اشرف 3 توانستند از فرقه رجوی جدا شوند. همین امر باعث شد تا سران در وحشت از ادامه روند جدایی اعضا رشوه های کلان به مسئولان فاسد در دولت و پلیس آلبانی پرداخت کنند تا آن ها فعالیت انجمن آسیلا را متوقف و اعضای آن را بازداشت کنند. که متاسفانه بیش از 4 ماه هست که پلیس فاسد آلبانی 6 تن از اعضای آسیلا را بازداشت و به کمپ کارچ فرستاده و در حال حاضر 5 نفر آن ها هنوز آزاد نشدند اما علی رغم همه تشبثات فرقه خوشبختانه دیگر اعضای انجمن آسیلا کماکان به فعالیت افشاگرانه خود ادامه می دهند ….
رأی دادگاه بلژیک، ضربه ای دیگر بر پیکر مجاهدین خلق
دادگاه قانون اساسی بلژیک روز جمعه با صدور یک رأی جدید معاهده مبادله زندانیان میان ایران و بروکسل را قانونی اعلام کرده است. بعد از چندین ماه که فرقه رجوی تمام تلاش و قدرتش را با تجمع و تظاهرات تعداد انگشت شمار هوادارانش در مقابل پارلمان و نخست وزیری بلژیک در بروکسل به کار گرفت و تمام سعی خود را به نمایش گذاشت تا بتواند دولت و پارلمان بلژیک را از تبادل زندانیان بین ایران و بلژیک منصرف کند، دیروز جمعه این دادگاه با صدور بیانیه ای اعلام کرد که درخواست لغو قرارداد مبادله زندانیان میان ایران و بلژیک را رد می کند….
پیام اعضای بازگشتی خوزستانی از دل طبیعت برای دوستان گرفتارشان در مقر مجاهدین خلق
… در پیامی خطاب به دوستان سابق شان که همچنان در اسارت رجوی ها به سر می برند گفتند: عزم خود را جزم کنید و تمام اراده خود را برای شکستن زنجیرهای اسارت به کار بگیرید و به دنیای آزاد گام بگذارید تا طعم شیرین وصل به خانواده و زندگی در دنیای آزاد را تجربه کنید.
در بخشی از این برنامه تفریحی اعضای بازگشتی ضمن بیان خاطرات گذشته اسارت خود در فرقه رجوی آرزو کردند که ای کاش دوستان اسیرشان هم در این لحظه در کنارشان بودند. همچنین اعضای بازگشتی در قسمتی دیگری از این برنامه جلسات سرکوب گرانه فرقه موسوم به “عملیات جاری” را در قالب یک نمایش به تمسخر گرفتند….
رجوی هیچ وقت روی اصول مورد ادعایش باقی نماند
… در این سال ها رجوی شعارش این بود که تنها آلترناتیو حکومت ایران است ولی بعد از انتخابات سال 88 و آغاز اعتراض به نتیجه انتخابات، رجوی به یکباره رنگ عوض کرد و لگد به تمام اصول و شعارهایی که به ظاهر معتقد به آن بود، زد و در نشست عمومی که بعداً انعکاس بیرونی پیدا کرد ریل مبارزه خیالی خود را عوض کرد و به سمت بچه شاه رفت و با دریدگی خاص خود و با شعار جبهه همبستگی ملی در مورد بچه شاه عنوان داشت: “عملکرد پدر را به جای پسر نمی نویسند و چه خوب است که آقای رضا پهلوی سلطنت را کنار بگذارد و جمهوری را انتخاب کند و نام نیکی از خود بر جای بگذارد.”
اما این همه داستان نبود رجوی هر چقدر سعی کرد و رنگ عوض کرد، به خاطر ماهیت فرقه ای که داشت موفق نشد و پس زده شد. رجوی دریافت با وارد شدن در این داستان باید شاهد ریزش نیرو و مسأله داری اعضا شود، به همین خاطر دوباره به سر خط فردیت خود یعنی معرفی نمودن خودش به عنوان تنها آلترناتیو رسید ….
ماجرای بمب گذاری در میدان توپخانه چه بود؟
توضیحات میلاد محمدی کارگردان مجموعه مستند “سالهای سرخ”
… این گروه امروز دیگر مانند دهه ۶۰ انگیزه های ایدئولوژیک ندارد و بیشتر شاهد یک کارفرما و تعدادی مجری هستیم. بیشتر اعضای این گروه امروز صرفاً مجری هستند و به همین دلیل هم شاهدیم که چرخش های زیادی در تصمیمات خود دارند. یک زمانی صدام اسپانسر آن ها بود و به آن ها دستور می داد که چه باید بکنند و حالا اسپانسرهای دیگری دارند و آن ها هستند که برایشان تصمیم می گیرند. نکته مهم این است که پزهای حقوق بشری آن ها در برخی تریبون ها به گونه ای است که انگار دیروز خود را فراموش کرده اند. گویی خودشان از یاد برده اند و مردم ما هم خیلی درباره برخی از این اتفاقات در دهه ۶۰ اطلاعات ندارند.
مجاهدین خلق یک گروه تروریستی به تمام معنا هستند که هم دستور می گیرند و هم آدم اجیر می کنند تا ترور کنند. دیگر شرایط هم مثل دهه ۶۰ نیست که آدم ها با اهداف ایدئولوژیک با آن ها همراه شوند و فریب بخورند. افراد را کاملاً اجیر می کنند و دستمزد می دهند. آن ها تروریست حرفه ای استخدام می کنند تا یک سری عملیات را به انجام برسانند….
*دوشنبه 15 اسفند
در این روز کلاً 13 مطلب جدید بر روی سایت نجات داشتیم که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را مشاهده می کنید:
موفقیت های آسیلا در مسیر مبارزه ادامه دارد
… بخشعلی علیزاده: رجوی بارها می گفت “هر جا که یک قطره آزادی و حقوق بشر باشد ما در آن دادگاه پیروزیم” ! خب، با این حساب چرا رجوی نتوانست در این دادگاه مطلوب و مورد نظر خودش پیروز شود؟ چرا نتوانست برای آقای جابری فر آن طور که باید پاپوش بدوزد؟ رجوی در این ماجرا نیز محاسباتش مثل همیشه غلط از آب درآمد و با شکست مفتضحانه ای مواجه شد، علت هم این است که فکر می کند می شود همیشه مسائل را با ولخرجی و باج دادن حل نمود، غافل از این که دنیای انسانیت هنوز زنده است و وجدان های بیدار را نمی شود با پول خرید.
این را خطاب به دوستانم در آسیلا می گویم، تا زمانی که رجوی و باند تبهکار او وجود دارند، توطئه هم هست. آن ها مدام در اتاق فکرهایشان در حال تکاپو هستند تا از کوچک ترین بهانه و سنگ ریزه ای تخته سنگ درست کرده و به میدان بیایند….
در 14 اسفند 1359 در دانشگاه تهران چه حادثه ای رخ داد؟
حمله گارد بنی صدر و مجاهدین خلق همدست او به مردم
… بنی صدر می خواست با خاتمه دادن جنگ مورد حمایت غرب قرار گیرد و همچنین با بهره گیری از اهرم های مختلف،حمایت مردم را به خود جلب کند. با وجود تلاش های بنی صدر در سازماندهی ارتش و اجرای عملیات نظامی به منظور کسب پیروزی سیاسی نظامی، این اقدامات با شکست و ناکامی همراه شد. این ناکامی وی، برنامه های دیگری را پیش روی نیروهای شناخته شده مخالف نظام قرار داد. در این روند، حادثه ۱۴ اسفند در دانشگاه تهران، نشانه سرفصل جدیدی از تلاش ضد انقلاب در داخل کشور محسوب می شد.
… بنی صدر در سخنرانی خود، به شخصیت های انقلاب و نهادهای انقلابی توهین کرد و در راستای اهداف استکبار جهانی سخن راند که با اعتراض امت انقلابی مواجه شد. پس از آن گارد شخصی بنی صدر و مجاهدین خلق مسلح طی یک برنامه از پیش تنظیم شده، به دستور بنی صدر، به مردم انقلابی حمله کرده و گروه بی شماری را زخمی و دستگیر کردند….
چرا بنی صدر با مجاهدین خلق همکاری کرد
… پس از پیروزی انقلاب اسلامی، اولین بار رهبر و بنیانگذار انقلاب اسلامی به صراحت از سازمان مجاهدین خلق به مثابه جریان نفاق یاد کرد. علی ای حال آنچه بود، بنی صدر به رغم آن که سازمان مجاهدین خلق را جریانی مؤثر در عرصه سیاسی و اجتماعی کشور تصور می کرد، اما، حتی المقدور و به ویژه تا هنگامی که در مقام ریاست جمهوری قرار بگیرد، تلاش می کرد، فاصله خود را از آن سازمان حفظ کند.
البته شاید درست تر و مقرون به واقعیت تر بود که صفت نفاق را بهخود بنی صدر نسبت بدهیم که با وجود تعارض فکری و سیاسی اش با جریان اسلامگرای تحت رهبری آیت الله خمینی، حداقل از همان آستانه پیروزی انقلاب و حتی قبل تر، خود را به این جریان سیاسی بزرگ و تعیین کننده گره زده بود و اتفاقاً از قِبَل چسباندن خود به جریان اسلامگرای تحت رهبری آیت الله خمینی هم بود که توانست رأی اکثریت مردم ایران را کسب کرده و در مقام ریاست جمهوری قرار بگیرد.
… طی دو سه ماهه نخست سال ۱۳۶۰ که تعارضات بنی صدر با کلیت نظام جمهوری اسلامی به مرحله بازگشت ناپذیری رسید، سازمان مجاهدین خلق در نقش نزدیک ترین متحد و همراه و پشتیبانِ سیاسی، اطلاعاتی و شبه نظامی و بلکه نظامی او ظاهر شد….
مقاله مایکل روبین نشان دهنده یک نقطه عطف است.
… نخست وزیر آلبانی می گوید که “ما هرگز سازمان مجاهدین خلق را از آلبانی اخراج نخواهیم کرد، اما همچنین اجازه نخواهیم داد که به فعالیت های سیاسی در آلبانی بپردازد.”
این ریاکاری محض است چرا که مجاهدین خلق به طور مداوم میزبان مقامات خارجی در آلبانی هستند که خواهان تغییر رژیم در ایران می باشند، همانطور که دو نماینده بریتانیایی حامی انقلاب در ایران به رهبری رجوی اخیرا در مقر آن ها بودند.
سازمان مجاهدین خلق از استخدام افراد و پرداخت پول هنگفت در ایران برای انجام اعمال خشونت آمیز مختلف از جمله آتش زدن پرتره های آیت الله خامنه ای و ژنرال سلیمانی و نمایش پرتره های رجوی دست برنداشته است. شبکه های تبلیغی این گروه تشویق به چاقو زدن به پرسنل بسیج یا پاسداران، تهیه و استفاده از کوکتل مولوتف دست ساز و مواد منفجره دست ساز می نمایند.
سازمان مجاهدین خلق همچنین از خاک آلبانی برای راه اندازی جنگ سایبری علیه ایران استفاده می کند….
تلاش مجاهدین خلق برای به خشونت کشاندن چهارشنبه سوری برای چیست؟
بیش از 4 دهه است که مجاهدین استحاله یافته، فرا رسیدن چهارشنبه سوری را به فال نیک؟! می گیرند وطی صدور بیانیه های جنون آمیز، از مردم می خواهند تا آتش بازی مخصوص چنین روزی را ملتهب کنند و تا جای ممکن کشور را به زعم خودشان بسوزانند تا بلکه بتوانند تشریف بیاورند و بر اریکه قدرت جلوس کنند و حکومت جور، جهل و جنایت خود را بر خاکستر این آتش برپا کنند!
… در این میان مجاهدین خلق هم که مترصد هر فرصتی هستند تا ابراز وجود کنند و در واقع ماهیت ضد خلقی خود را بیش از پیش آشکار کنند به میان آمده اند و بیاینه صادر کرده اند. رجوی دربیانیه ی خود که با عجله ی تمام منتشر کرده می گوید که این بار پس از ۱۰۰سال سرکوب و جنایت، جبهه خلق، جبهه ضدخلق را درهم می شکند….
چرا کردستان عراق از گروه مجاهدین خلق متنفر است؟
… مسعود رجوی در نشست توجیهی خود به اعضای گروه مجاهدین خلق اعلام کرد: “سربازان ایرانی، در لباس کردها، درصدد حمله به مجاهدین هستند.” البته او چندی بعد و زمانی که اعضا دچار تردید شدند، گفت: “پاسداران جمهوری اسلامی و اتحاد کردستان برای حمله به مجاهدین با هم متحد شده اند.”
پس از اجرای عملیات مروارید، جلسات جمع بندی عملیات در قرارگاه اشرف برگزار شد. مسعود رجوی در این نشست گفت: “کردهای عراق دشمن دیرینه ما بودند… در این عملیات ما با صاحب خانه وحدت استراتژیک و منافع مشترک داشتیم و صاحب خانه (صدام) را نجات دادیم.”
مریم رجوی هم گفت: “من به شما قبلاً پیام داده بودم که این ها لیاقت گلوله را هم ندارند و آن ها را در زیر شنی تانک قرار دهید و گلوله ها را برای پاسداران نگه دارید.”
مجید عالمیان فرمانده مهندسی محور یکم نیز در گزارشی عنوان کرد: “افراد محلی بههمراه نیروهایی که توسط یگان های زرهی و مکانیزه محور یکم در ارتفاعات جبه داغ محاصره و قلع و قمع شده بودند، ما آن ها را با لودر دفن می کردیم که یکی از آن ها زنده بود و توسط فردی به نام غلام نبی به وسیله ناخن لودر چند بار به هوا برده و به زمین زده شد تا کشته شود. این کینه رزمندگان خواهر مریم نسبت به کردهای عراقی است.”…
مروری بر تجربه زیسته زنان فرقه رجوی در روز جهانی زن
… در فرقه مجاهدین خلق زندگی جریان ندارد. رشد و شکوفایی افراد تنها در یک مسیر خلاصه می شود: اطاعت مطلق از رهبری مسعود و مریم رجوی و این مسیر قطعاً به خودآگاه تر شدن نمی انجامد چرا که در این راه فرد هر روز از خود بیگانه تر می شود. در این مسیر خودشکوفایی نیز رخ نمی دهد چراکه فرد محصور در عقایدی است که به او دیکته می شود و صد البته در تشکیلاتی با سوابق تروریستی که هر روز بر طبل خشونت ورزی و آتش افروزی می کوبد و اعضا را از هرگونه ارتباط انسانی با همنوع، خانواده و دوست منع می کند، فرد مهربان تر نیز نمی شود.
… در حالی که زن و زندگی دو واژه با ریشه های بسیار نزدیک به هم هستند و زن بخشی مهم از زندگی است، زندگی به معنای حقیقی آن از زنان مجاهدین خلق دریغ شده است. اگر معنای زندگی فرد در ازدواج و فرزند آوری و تربیت فرزند باشد که زنان مجاهدین از زمان “انقلاب ایدئولوژیک مریم” از آن محروم شده اند. اگر زندگی به معنای رشد و بالندگی باشد که زنان مجاهد تحت فشارهای بسیار شدید سیستماتیک فرقه ای حتی فرصت ادامه تحصیل نداشته اند.
مریم رجوی در افاضات خود زنان را “تضمین دمکراسی و برابری” می خواند اما بدیهی است دمکراسی، برابری و آزادی هرگز از مسیر زنان مجاهدین خلق نمی گذرد چرا که تجربه زیسته این زنان در فضای قرارگاه های مجاهدین خلق، تحت حکمرانی مسعود و مریم رجوی کاملاً غیردمکراتیک، نابرابر و تبعیضآمیز بوده است….
*سه شنبه 16 اسفند
در این روز 10 مطلب جدید در سایت نجات درج گردید. در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آن ها ارائه می گردد:
روز جهانی زن به روایت مریم رجوی ضد زن
… اصطلاحاتی چون حق انتخاب همسر، حمایت از زنان مطلقه، بیوه و اطفال از سوی مریم رجوی به واقع شرم آور به نظر می رسد. بر اساس قوانین فرقه رجوی، تجرد در تشکیلات اجباری است. تا پیش از تجرد اجباری اگر ازدواجی در تشکیلات صورت می گرفت به دستور سران تشکیلات و با عنوان «ازدواج سازمانی» انجام می شد و حق انتخابی برای اعضا در میان نبود. از زمان انقلاب ایدئولوژیک که مسعود رجوی با نام “انقلاب مریم”، در تشکیلات به راه انداخت، همه اعضای متأهل مجبور به طلاق همسران خود شدند و از آن پس هیچ یک از اعضای سازمان ازدواج نکرده اند. انقلاب مریم اعضا را ملزم کرد که سوگند تجرد مادام العمر یاد کنند. زنان مطلقه در خدمت محض به تشکیلات و رهبری، سر از شورای رهبری و جلسات رقص رهایی و ازدواج با مسعود رجوی درآوردند.
اطفال این زنان به بی رحمانه ترین شکل ممکن از مادران جدا شدند، به غرب قاچاق شدند، در یتیم خانه ها و خانه های تیمی مجاهدین و زیر دست خانواده های هوادار مورد انواع مصادیق نقض حقوق بشر قرار گرفتند و نهایتاً از هفتصد کودک آواره مجاهدین، بیش از سیصد تن به عراق بازگردانده شده و کودک سرباز شدند.
… در این ماجراها تنها واژه ای که هیچ معنایی ندارد “حضانت” است. اگر در مواقعی مادری موفق به خروج از دایره مغزشویی فرقه می شد و اقدام به یافتن فرزند یا فرزندان خود در خاک اروپا یا آمریکای شمالی می کرد، مدت ها طول می کشید تا بتواند در دادگاه ها علیه مجاهدین قد علم کند و حضانت فرزندان خویش را باز پس گیرد….
مریم رجوی، زن ستیزترین زن جهان
… در تشکیلات مخوفی به نام سازمان مجاهدین خلق که در حال حاضر مریم رجوی آن را اداره می کند زنانی از کشورم اسیر شده اند که با تفکرات زن ستیزانه و عقب افتاده همچون دوران بدوی با آن ها برخورد می شود.
آن ها حق انتخاب پوشش آزاد، حق ازدواج، حق فرزند آوری، حق عشق ورزیدن و محبت، و در یک کلام حق آزادی ندارند. در چهره های غمزده زنان گرفتار در مجاهدین امواجی از حرف های نهفته در نهان، بغض فرو خورده و هزاران واژه تلخ موج می زند….
8 فروردین 67 روزی که رجوی عید اعضا را به عزا تبدیل کرد – قسمت اول
در مناسبات و تشکیلات بسته مجاهدین خلق روزهایی که به نوروز و فصل بهار نزدیک می شدیم برایمان حال و هوای دیگری داشت. برگزاری مراسم سال تحویل در سالن اجتماعات پادگان اشرف و دیدار با دوستان و همشهری هایی که مدت ها آن ها را ندیده بودیم حس و حال عجیبی داشت.
… با نزدیک شدن به سال جدید و فرا رسیدن بهار همچنین فرصتی به دست می داد تا خاطرات سال های گذشته افراد نیز در خلوت خودشان یادآوری شود.
… اما سال ها بود که افراد در پادگان خشک و گرمای سوزان اشرف و فضای سرد و مرگباری که رجوی بر آن حاکم کرده بود با آن خاطرات بیگانه شده بودند. بهار آن ها به خزان گراییده و ذوق و شوق و لبخند و عشق و امید از کالبدشان رخت بربسته بود.
جلسه مادران انجمن نجات به مناسبت روز جهانی زن
تشکل مادران انجمن نجات در گرامیداشت 8 مارس روز جهانی زن جلسه ای در مرکز انجمن نجات تهران برگزار کرد. در این جلسه خانواده های انجمن نجات و تشکل مادران از استان های زنجان و مازندران نیز به صورت مجازی شرکت داشتند.
… شرکت کنندگان هر یک از نقض حقوق زنان در فرقه تروریستی رجوی و نحوه و زمان اسارت عزیزانشان در این فرقه صحبت کردند.
… با آرزوی موفقیت و به نتیجه رسیدن تلاش هایشان و نشان دادن نمادین سه عامل تداوم فعالیت، یعنی: ایستادگی، کمک خواهی و مبارزه از جانب خود و اسیران فرقه رجوی، تمامی سازمان های حقوق بشری را که متن بیانیه برایشان ارسال خواهد شد به یاری طلبیدند.
بیانیه تشکل مادران انجمن نجات به مناسبت 8 مارس روز جهانی زن
… ما خانواده ها و تشکل مادران تا روزی که نفس داریم در راستای افشای حقیقت تلاش خواهیم کرد و دست از کوشش برای نجات و رهایی فرزندان خود برنمی داریم.
از همه مجامع حقوق بشری و بین المللی می خواهیم در این زمینه یاری گر ما باشند. از کمیسیون حقوق بشر زنان سازمان ملل متحد درخواست تشکیل کمیته ای خاص برای رسیدگی به امور زنان فرقه رجوی و بازرسی از کمپ مخوف اشرف 3 در آلبانی را داریم. از آن ها می خواهیم جلسه ای ترتیب داده و به سخنان زنان جدا شده از فرقه و مادران و خانواده ها گوش فرا دهند. از صلیب سرخ می خواهیم به وظایف خویش عمل نموده و شرایط ملاقات خانواده ها را با اعضا فرقه فراهم نماید.
*چهارشنبه 17 اسفند
ولادت امام زمان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف