خاطرات اعضا جدا شده سازمان مجاهدین خلق
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطرات فواد بصری از لحظه اسارت تا رهایی از مجاهدین خلق – قسمت هجدهم
در قسمت قبل درباره شرایط کمپ اشرف بعد از سرنگونی صدام و استقرار ارتش امریکا در کمپ مطالبی بیان کردم. در نشست ارکان مسئول ارکان به من گفت فردا ساعت 4 برو تخصصی خواهر زهره با تو کار دارد. آنقدر بازار محفل من با دوستانم…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطرات فواد بصری از لحظه اسارت تا رهایی از مجاهدین خلق – قسمت هفدهم
در قسمت قبل به این موضوع اشاره کردم که بعد از سرنگونی صدام حسین به عنوان ارباب رجوی، شاخ مجاهدین شکست. از ترس فرار افراد فشاری روی نیروها نمی آوردند. سران فرقه رجوی می خواستند از فرار افراد جلوگیری کنند. چند منطقه که به ضلع…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطرات فواد بصری از لحظه اسارت تا رهایی از مجاهدین خلق – قسمت شانزدهم
در قسمت قبل درباره اعلام خبر دستگیری مریم رجوی در فرانسه گفتم. فرزانه هراسان وارد سالن شد و بدون مقدمه گفت خبر دارید چه اتفاقی افتاده؟! دولت فرانسه خواهر مریم را دستگیر کرده، یک سری کاسه داغ تر از آش زدن زیر گریه، دو سه…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
روایت زندان مخوف ابوغریب زخم وخیانت دیگر رجوی بر پیکر اعضا – قسمت پنجم
در قسمت قبل از برخوردم با یکی از افرادی گفتم که مدتی با هم در کمپ اشرف هم مقر بودیم. اسم او اشرف بود و داستان اسارتش را برایم نقل کرد. تقریبا حدود 10 روزاز زندانی شدنم در ابوغریب می گذشت. صبح بعد از بیدار…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
کمپ موسوم به تیف اولین دریچه آزادی – قسمت پایانی
در قسمت قبل از صحبتهایم برای حاضرین اینطور گفتم که شاید برای بسیاری از شما و بخصوص خانواده عزیزم این سوال مطرح باشد چرا طی این سالها آنها را فراموش کردم وهیچ تماسی با آنها نگرفتم؟! در ادامه راه و بخصوص با حضور در پادگان…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطرات فواد بصری از لحظه اسارت تا رهایی از مجاهدین خلق – قسمت پانزدهم
در قسمت قبل از سرنگونی صدام گفتم و اینکه بالاخره مجاهدین بعد از چند روز مجبور شدند خبر سرنگونی صدام را به کل نفرات بدهند و مجددا رجوی پیام داد که صدام سرنگون شده و ما با صاحبخانه جدید قرارداد بستیم. منظورش آمریکایی ها بودند.…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
کمپ موسوم به تیف اولین دریچه آزادی – قسمت یازدهم
در قسمت قبل از حضورم در ایران گفتم. در تاریخ 1/7/84 به شهر زادگاهم ماهشهر در 120 کیلومتری اهواز رسیدیم. تمامی ذهنم درگیر این سوال بود که ساعاتی بعد با کدامیک از اعضای خانواده دیدار خواهم داشت و آنها را در آغوش خواهم فشرد! ما…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
روایت زندان مخوف ابوغریب زخم و خیانت دیگر رجوی بر پیکر اعضا – قسمت سوم
در قسمت قبل درباره نحوه ارتباطم با دیگر افراد جدا شده در زندان ابوغریب مطالبی بیان کردم. فرهاد یکی از آنها بود که در بند دیگری بود. او پس از کمی صحبت با من گفت من می روم بعد از ظهر دوباره همدیگر را می…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
کمپ موسوم به تیف اولین دریچه آزادی – قسمت دهم
در قسمت قبل گفتم که وقتی به ایران رسیدم خود را در خواب و رویا می دیدیم. اصلا چنین تصوری از شهر تهران نداشتم. رهبران مجاهدین خلق با سیاه نمایی چنین در اذهان ما القاء می کردند که ایران به دوران چرخ و چاه و…
- برچسب
روایت زندان مخوف ابوغریب زخم وخیانت دیگر رجوی بر پیکر اعضا – قسمت دوم
در قسمت اول توضیح دادم که بعد از شش ماه حبس همراه با فشار در زندان انفرادی فرقه وقتی مسئولین در تسلیم کردن من برای ماندن در مجاهدین ناکام ماندند، مرا به همراه تعدادی دیگر ، در کمال ناباوری به زندان ابوغریب منتقل کردند. وارد…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
کمپ موسوم به تیف اولین دریچه آزادی – قسمت نهم
در قسمت قبل از تصمیم نهایی ام برای بازگشت به ایران گفتم. روز 26 مهرماه 84 به من وهشت نفر دیگر اطلاع دادند ساعت چهار بامداد فردا با هلی کوپتر بسمت مرز ایران پرواز خواهیم داشت. در تشکیلات مجاهدین خلق که بودیم تبلیغات زیادی در…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
روایت زندان مخوف ابوغریب زخم وخیانت دیگر رجوی بر پیکر اعضا – قسمت اول
روایت زندان ابوغریب روایت تمامی اعضایی است که روزی تمامی وقت، زندگی و جوانی خود را صادقانه برای رجوی گذاشتند. اما همین اعضا وقتی روزی تصمیم گرفتند تا بدنبال زندگی خودشان بروند زخم خیانت و نامردی رجوی بر تنشان نشست. رجوی ادعا می کرد که…