نجات در هفته ای که گذشت – قسمت 162

مروری بر مطالب 7 الی 12 مهرماه 1403 درج شده در سایت نجات

*شنبه 7 مهر

در روز شنبه جمعاً 8 مطلب در سایت نجات درج گردید که در زیر مروری اجمالی بر تعدادی از آن ها انجام می شود:

تحصیل در فرقه مجاهدین خلق – قسمت اول

بعد از تصرف اشرف توسط آمریکایی ها، برای ما رشته های دانشگاهی آوردند

… جدای از بحث آموزش، استاد هایی که می آمدند، بعد از تعطیلی کلاس به خانه می رفتند و ما به آسایشگاه های مجردی خودمان بازمی گشتیم، این امر همه ما را دچار لحظه های زندگی طلبی و حسرت به دلی می کرد. آن ها به خانه می رفتند و در جمع خانواده شام می خوردند و … ماهم به قرارگاه و عملیات جاری و فحش و فحش کاری … ما در آن کلاس های کذایی بود که بعد از سال ها بوی ادکلن را از یک نفر می شنیدیم، چون می دانید که یکی از ممنوع ترین چیزها در فرقه رجوی عطر و ادکلن بود، چرا که شاید ما را به دنیای زن و زندگی می برد، ما همیشه باید بوی خاک و خل می دادیم. این از اصلی ترین تناقضات ما در نشست های عملیات جاری و غسل بود.
موضوع دیگر تعجب استادان دانشگاه از وضعیت ما بود، حتی به زبان هم می گفتند که شما چطور از همه چیز و همه کس دست کشیدید و در این بیابان های گرم عراق، میان خاک و باد، در هم می لولید؟…

یک سخنگو، یک دجال و یک شعبده باز

سال 1375 که به سازمان پیوستم، مسعود رجوی در پی انتخابات ریاست جمهوری در ایران که از 12 مرداد 1376 سید محمد خاتمی به کرسی آن جلوس کرد، همواره در نشست های مختلف از این موضوع استقبال می کرد و می گفت این یعنی شقه و شکاف در راس نظام، انتخاب سید محمد خاتمی را کاتالیزوری می دانست که سرنگونی را سرعت خواهد بخشید، برای همه ما در سازمان مفهوم بود که این یعنی چه؟ اگر دولت خاتمی دولت اصلاحات و استحاله است، پس این یعنی عمر حکومت ایران با رضایت های مردمی، طولانی تر خواهد شد، اصطلاحات سیاسی زیاد در بین مردم رواج نداشت، مسعود رجوی هم که عاشق این گونه واژه هاست تا اذهان را از اتفاقات عادی و جاری به دور نگه دارد، زیاد روی این مسأله مانور می داد،
… باز هم در هر سرفصلی از شقه و شکاف در راس نظام سخن به میان می آید و باز هم این خزعبلات به خورد نیروهای سازمان خورانده می شود. اما در اصل این شقه و شکاف دامنگیر خود سازمان شده است، نیروها یکی پس از دیگری دست به فرار و جدائی می زنند، امروز مریم رجوی محصول همین شکاف های درون سازمانی است و دیکتاتور جدیدی در سازمان به نام مریم پدید آمده است….

اهرم های سرکوب رجوی دیگر جواب نمی دهد

… تعهدات نوبه ای و سالیانه هم افاقه ننمود و این موج مخالفت ها و ریزش های نیرو، اعتراضات و نومیدی ، یاس و دل مردگی در داخل تشکیلات به معضل جدی سازمان مجاهدین خلق تبدیل شده است. سازمان مجاهدین در خلال بیش از 25 سال است که همه ترفند ها و روش های خفقان و سرکوب را در درون تشکیلات هرکدام چندین بار به کار گرفته و تجربه نموده است، اما نیروها دیگر با هیچ روشی نه تجدید انگیزه می کنند، نه شارژ مجدد می شوند، نه به انقلاب پوچ و پوشالی مریم دخیل می بندند و تنها در اوج یاس و دلمردگی در این مرداب متعفن غوطه می خورند.
برگزاری دادگاه سران سازمان مجاهدین در ایران سرفصل جدیدی را به وجود آورده است که البته خود سران سازمان بیش از هر کس آن را جدی گرفته اند. اگر چه در رسانه ها و اعلانات خود آن را به تمسخر و استهزا می گیرند اما برای ما جداشدگان که با ادبیات و فرهنگ سازمان آشنایی کامل داریم به خوبی پیداست که حسابی آن را جدی گرفته اند و ترس سراپای وجودشان را فرا گرفته است….

سه سطح از تجاوز جنسی به کودکان مجاهدین خلق

… بنا به شهادت این کودکان، تجاوز جنسی به کودکان مجاهدین خلق در کمپ ‌های مجاهدین خلق درعراق، در پانسیون‌ های این گروه در اروپا و در خانه هواداران این گروه که آن ها را به سرپرستی گرفته بودند، رخ داده است.
در پی خیز بلندی که کودکان مجاهدین خلق برای نخستین بار به صورت جمعی علیه سران تشکیلات برداشتند، موج اتهام زنی‌ های رسانه های مجاهدین خلق به آن ها آغاز شد. کودکانی که اکنون در دهه چهارم و پنجم زندگی خود فضایی نسبتا امن برای درددل و گفتگو با همقطاران خود یافته بودند، برچسب هایی چون مزدوری و دروغگویی از مجاهدین خلق دریافت کردند.
از این افراد چند تن به افشاگری‌های خود ادامه دادند و از فضای شبکه ‌های اجتماعی برای اطلاع رسانی درباره ماهیت واقعی کیش شخصیتی مسعود رجوی استفاده کردند. امیر یغمایی و محمدرضا ترابی از جمله این افراد بودند. اما در این مسیر تنها نبودند، عاطفه سبدانی و حنیف عزیزی کتاب زندگی نامه خود را به زبان سوئدی منتشر کردند. طولی نکشید که فیلم مستند کودکان کمپ اشرف نیز به کارگردانی سارا معین بر اساس داستان زندگی چهارتن از این کودکان در سوئد ساخته و اکران شد و در پی آن روزنامه لوموند فرانسه نیز با سه تن از این کودک سربازان سابق، مصاحبه کرد….

*یکشنبه 8 مهر

7 مطلب جدید حاصل کار روز یکشنبه سایت نجات می باشد. مروری مختصر بر تعدادی از آن ها به قرار زیر است:

تحصیل در فرقه مجاهدین خلق – قسمت دوم

ما استثمار شدگان و زندانیانی بودیم که هر روز بر زنجیرهای اسارت خود، بوسه می زدیم

… در فرقه ها، اصل بر این است که اعضای فرقه، در ناآگاهی و سیاهی زندگی کنند. در فرقه ها از ناآگاهی های ما بهره می بردند، ما استثمار شدگان و زندانیانی بودیم که بر زنجیرهای اسارت خود ، هر روز بوسه می زدیم.
… به گفته مسعود رجوی: نیروهای پیشتاز و آگاه و گوهرهای بی بدیل و جواهرات کمیاب در جهان بودیم، حق نداشتیم در کنار دختران و پسران دانشجو به دانشگاه برویم؟
… ترس رجوی از این بود که ماهی سیاه کوچولوی قصه صمد بهرنگی، از آن برکه کوچک و بسته، به دریا و اقیانوس برسد و با دنیای بیرون آشنا شود….

بهتان زنی مجاهدین خلق به خویشتن – قسمت چهارم

نفی جنسیتگرایی از مواردی است که مقاله نویس رجوی به وفور از آن سخن گفته و به نظر می رسد که قصد لاپوشانی یک عمل شنیع – وارونه نشان دادن کار به غایت پستی که رجوی ها انجام داده و با تعریف و تمجیدهای دروغین از نقشی که به زنان داده اند – را دارند.
اصل ماجرای مقام و منزلت داده شده به زنان عبارت از بسیج آن ها علیه شوهرانشان در راستای تحقیر مردان و مصادره شان به نفع مسعود رجوی است و پر واضح است که تمامی اعمال و کردار این زنان مفلوک که با چهره ای بزک شده از عناوین و القاب دروغینی که چهره واقعی شان را می پوشاند، مطلقا با خواست و دستور شخص مسعود انجام می گیرد و موقعیت ظاهری ممتاز زنان، شعر و شعاری بیش نیست و به طوری که دلایل متعدد نشان می دهد، زنان تشکیلات رجوی با ستم مضاعف که عبارت از تحمل بردگی جنسی هم باشد، مواجه اند و در کنار آن به عنوان زندانبانان مردان نیز عمل کرده و موقعیت شرم آورتری دارند!…

مجاهدین با زور و زندان و شکنجه از من تعهد اجباری گرفتند

… مدت زمانی گذشت تا این که سازمان دید تعداد مخالفان روز به روز زیادتر می شود و درخواست ها برای جدایی بیشتر می شود. رقیه عباسی همه نفرات را جمع کرد و در نشستی که از قبل فرماندهان توجیه شده بودند، گفت: برادر و خواهر مریم گفته اند ما نفر انقلاب نکرده نداریم ونمی توانیم در مناسباتمان بپذیریم و جمع را بر سر ما شوراند تا با این شیوه ما را که در نشست ها شرکت نمی کردیم از طریق جمع وادار به شرکت کند. جمعی را که خودشان توجیه کرده بودند با فحاشی و توهین در مقابل ما قرار دادند. بعد از فحاشی و توهین به ما، رقیه همه را ساکت کرد و گفت اسم نمی خواهم ببرم آن هایی که باید به این جمع جواب بدهند بروند گزاش بنویسند برای من و خودشان را با جمع کوک کنند.
… رجوی هر جا که می دید نفرات وارد بحث ها نمی شوند از تهمت زدن و فحاشی و شکنجه استفاده می کرد. و چه کسانی که تن به خواسته اش ندادند و آن ها را کشت….

*دوشنبه 9 مهر

در این روز کلاً 8 مطلب جدید بر روی سایت نجات داشتیم که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را مشاهده می کنید:

اعتراف گاه به گاه سازمان رجوی به مشی خشونت طلبانه

… این سازمان که مشی تروریستی با تار و پودش عجین است و جز ترور و تروریسم و خشونت طلبی راهی نمی شناسد، سعی دارد افراد فریب خورده ای را اجیر کند و هر کدام را به نحوی از انحا به سمت ایجاد خشونت و آشوب در داخل ایران و در قالب کانون های شورشی سوق دهد.
… گر چه این سازمان آنچنان در میان آحاد ملت ایران منفور است که خودش هم اغلب جرأت ندارد با ماهیت اصلی خود وارد عمل شود و به اصطلاح افراد را اجیر کند و به دام بیاندازد، اما گاه به گاه گاف می دهد و این طرف و آن طرف مشی و ماهیت آنارشیسم خود را افشا می کند.
به طور نمونه اخیراً یکی از مهره های فرتوت سازمان تروریستی رجوی به نام سهیلا صادق با حضور در تلویزیون بی مخاطب و بی محتوای رجوی در تاریخ سوم مهرماه به طور باورنکردنی اعتراف به ماهیت تروریستی سازمان نمود. در این مصاحبه تلویزیونی سهیلا صادق ماه مهر را که مصادف با گشایش مدارس در ایران است و مدارس به عنوان کانون آموزش و پرورش شناخته می باشد صریحاً در کلام خود کانون شورش خطاب نمود! می توان گفت این نشخوار سهیلا صادق یک اعتراف صادق محسوب می گردد و براستی این اعتراف خود گواهی محکم بر آن است که سازمان رجوی قصد دارد مدارس که محل علم و آموزش می باشد و دانش آموزان را درگیر اقدامات خشونت طلبانه خود نمایند. آنچنان که در اوایل انقلاب جوانان پرشور را با شعارهای فریبنده در دام انداخت و جوانی و زندگی شان را در جهت منافع قدرت طللبانه رجوی به باد فنا داد….

مجاهدین خلق؛ از اعتراف اجباری تا اعتصاب اجباری

پروژه اعترافات اجباری و گرفتن تعهد نامه های متعدد اجباری در قالب دست نوشته یکی دیگر از شیوه های کنترل افراد در تشکیلات تروریستی و فرقه گرای مجاهدین خلق می باشد که به دستور شخص رجوی اعمال می گردید. در این طرح اجباری و شیطانی که ادامه دهنده و مکمل بخش های دیگر از ضوابط جبری فرقۀ رجوی است، اعضای گرفتار ملزم هستند تا هر آنچه سازمان دیکته می کند را با دست خط خود بنویسند و امضا کنند.
در پروژه اعترافات و تعهد نامه های اجباری، تشکیلات رجوی این اقدامات اجباری را با بیان واژه “پشت هر ضابطه ای رابطه ای خوابیده و هر مکان قانون های خاص خود را دارد.” اجرا و اخذ تعهدات اجباری را توجیه می نمایند و بدین وسیله افراد که هیچ انتخاب دیگری نداشتند ناچار به قبول آن بودند. عدم اطاعت از این موضوع به معنی قبول خروج می شد که آن هم مرز سرخ و برابر با انتقال و روانه شدن به زندان ابوغریب عراق بود.
… در تشکیلات تروریستی رجوی جدا از اعترافات جبری نیروها به آنچه انجام نداده بودند باید تعهد اجباری می دادند. آنچه ازهمه دردناک تر بر اعضای نگون بخت اعمال می گردید، تحصن ها و اعتصاب غذای اجباری بود. در این پروژه شیطانی رجوی به عنوان سرکرده خودکامه فرقه هر زمان که برای خود و تشکیلاتش احساس خطر می کرد اشخاص را به صورت گروهی مجبور به اعتصاب غذا در زمان های معین و بلند مدت می نمود….

تحلیلی بر واکنش مسعود رجوی به ترور سید حسن نصرالله

… مسعود رجوی در واکنش به ترور سید حسن نصرالله که با استفاده از بیش از ۸۰ بمب و بمباران چندین ساختمان در ضاحیه بیروت و در پی آن کشته و بی‌ خانمان شدن ده ‌ها غیرنظامی به وقوع پیوست، همان شادی و شعفی از خود نشان می ‌دهد که نمونه آن را سی سال پیش، پس از حمله صدام حسین به شهرهای ایران و کشتار شهروندان ایرانی به هنگام دست دادن و روبوسی با او از خود نشان داد. او در ازای دریافت دلارهای نفتی و تجهیزات نظامی برای سه دهه خادم دیکتاتور عراق شد.
… رهبر مجاهدین خلق، در حال تکرار اشتباه استراتژیک خود در دهه شصت است. در آن زمان برای سرنگونی حکومت ایران به رژیم بعث عراق و در راس آن صدام حسین امید بست و در این راه از ارائه هیچ خدمتی به استخبارات عراق فروگذار نکرد و حتی به عنوان نیروی نیابتی رژیم بعث یا ارتش خصوصی صدام در کشتار ایرانی و سرکوب قیام کردها و شیعیان عراق همکاری کامل را با دیکتاتور عراق داشت.
امروز نیز مسعود رجوی آماده خدمتگزاری به نخست وزیر خشونت طلب اسرائیل است. این پیام مسعود رجوی تنها به منزله نشان دادن چراغ سبز به اسرائیل نیست. همکاری مجاهدین خلق با اسرائیل از دست کم دو دهه پیش آغاز شده است. مجاهدین خلق به عنوان نیروی نیابتی اسرائیل در ایران به خوبی خوش خدمتی خود را در جاسوسی در اطلاعات هسته ‌ای و نظامی ایران، در ترور دانشمندان هسته‌ ای و مقامات ایران به نتانیاهو و تیمش ثابت کرده‌ اند….

*سه شنبه 10 مهر

در این روز 10 مطلب جدید در سایت نجات درج گردید. در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آن ها ارائه می گردد:

معیار گزینش نیرو در سازمان مجاهدین خلق

تخریب شخصیت

… رهبر سازمان مجاهدین فردی ست با تفکرات فرقه ای محض. دارای کیش شخصیت بسیار قوی و وسیع، خود محور بین و خود بزرگ بین.
همه نیروها در ذیل این تفکرات فرقه ای رجوی باید بپذیرند که در ایران فساد و فحشا، دزدی و غارت، سرکوب و جرم و جنایت، اعتیاد و خواری و خفت سراسر جامعه را گرفته است و افراد تازه پیوسته هم محصول و پرورش یافته این جامعه هستند و تنها با پیوستن به زیر چتر رجوی است که می توانند شخصیت و هویت انسانی خود را کسب کنند تا با بدهکاری کامل و دست خالی وارد شوند و برای کسب ارزش های رجوی منت بپذیرند .
بنابراین با ساده ترین بیان باید به آن ها گفت همه آن چه که از آلودگی و ضد ارزش از جامعه ایران را که سراسر شخصیت شما را فرا گرفته و با خود به اینجا آورده اید را تخلیه کن و زمین بگذار و با انقلاب مریم همراه شو تا همه ارزش ها را از شخص مسعود کسب کنید .
حال افراد جدید الورود در فضایی قرار می گیرند که مشتاق و مشتاق تر می شوند که ببینند با کنار گذاشتن این همه آلودگی از جامعه به چه چیزهایی دست خواهند یافت.
… با این روش افراد را از شخصیت واقعی خود تهی می کنند و این قدر در این خصوص تشویق و تحریک می شوند که تهمت های بسیار زشت و ناروایی را که عمده آن ها غیرواقعی هست به خود نسبت بدهند.
… تقریباً همه این اسنادی را که سازمان مجاهدین بعد از جدایی افراد علیه آن ها رو می کند و در رسانه ها می چرخاند دقیقا همان دست نوشته های ابتدای ورود است که با هزاران ترفند از افراد گرفته شده است….

*چهارشنبه 11 مهر

در این روز مجموعاً 8 مطلب دیگر روی سایت نجات قرار گرفت که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را ملاحظه می فرمایید:

مجاهدین خلق تریبون تروریست ‌های جدایی ‌طلب جیش العدل

… در حالی که جیش العدل – که شاخه جندالله پس از دستگیری و اعدام عبدالمالک ریگی است – در فهرست گروه‌ های تروریستی وزارت امور خارجه آمریکا و در لیست تحریم‌ های وزارت خزانه ‌داری این کشور است، گزارشات مبسوط از حملات تروریستی جیش العدل در خاک ایران و انتشار اطلاعیه‌ ها و بیانیه‌ های آن با فرهنگ واژگان مجاهدین خلقی نشان می ‌دهد که فرقه رجوی نه تنها نگران تمامیت ارضی ایران نیست بلکه خرسند و هیجان زده از حملات تروریستی جیش العدل تلاش می ‌کند تحسین و تشویق خود را ابراز کند.
در جریان تحولات جنبش “زن زندگی آزادی” نیز رسانه‌ های تشکیلات مجاهدین خلق بیش از هر نقطه دیگر ایران، از زاهدان خبر رسانی می ‌کردند. بنابه ادعای رسانه های مجاهدین خلق به نظر می رسد که در جریان جنبش، حضور عوامل فریب خورده مجاهدین موسوم به “کانون‌ های شورشی” در این مناطق فعال ‌تر است.
… سابقه درخشان مجاهدین خلق در همکاری با دشمن در حال جنگ، در این نزدیکی استراتژیک مجاهدین با تروریست ‌های جیش العدل بسیار مؤثر است. مجاهدین خلق به عنوان سازمانی که در فهرست گروه های تروریستی اتحادیه اروپا و آمریکا بوده است و همکاری شفاف و مستندی با حکومت صدام حسین در جنگ ایران و عراق و در سرکوب اعتراضات شیعیان و کردهای عراق داشته است و به عنوان بازوی عملیاتی اسرائیل در ترور دانشمندان و مقامات ایرانی در خاک ایران، شناخته می ‌شود، می ‌تواند برای همدستی با هر نیروی جهادی و جدایی‌ طلبی گزینه ‌ای مناسب باشد.

عملیات جاری – مهم ترین سلاح سرکوب اعضا در داخل تشکیلات رجوی

رجوی برای جلوگیری از ریزش نیروهایش نشست های عملیات جاری را ابداع کرد. همانطوری که از اسمش پیداست عملیات جاری یعنی همه افراد مکلفند و موظفند به صورت روزانه در نشست های عملیات جاری به خودشان انتقاد کنند. در کاغذ فاکت های خودشان را می نویسند و سپس در حضور جمع می خوانند. لازم است بگویم فردی که فاکت می خواند به او سوژه گفته می شود، بعد از خواندن فاکت ها، نوبت جمعی که در نشست حضور دارند می رسد. آن ها بایستی تک به تک بلند شوند علیه سوژه موضعگیری کنند. اگر حتی فاکت های فرد سوژه درست و واقعی هم باشد، به عبارتی اگر فرد سوژه به اصطلاح مجاهدین دستش را درست رو کرده باشد، باز هم همه آن هایی که در نشست حضور دارند بایستی بلند شوند علیه آن فرد موضع بگیرند و در این بین هزار حرف نامربوط هم نثار سوژه کنند.
ضابطه تشکیلات در رابطه با عملیات جاری این بود که سوژه بایستی به حرف های بقیه گوش کند. یعنی انتقاد هایی که به او می کنند فقط گوش کند و حق پاسخگویی را ندارد. اگر افراد غیرواقعی هم انتقاد کردند باز هم سوژه حق ندارد تکذیب کند. باید اشاره کنم مسعود رجوی درباره این نشست ها گفته بود جمع حکم رهبری را دارد. یعنی اگر انتقاد غیرواقعی هم کرده باشند یا به فرد سوژه توهین هم کنند یا هر حرف نامربوط و توهین آمیز هم بزنند، باز هم اشکالی نیست! زیرا جمع حکم رهبری دارد….

درخواست خانواده های اعضا و پاسخ رهبر مجاهدین خلق

… سازمان رجوی به یک درخواست ساده، طبیعی، بدیهی و انسانی فردی که خواهان تماس و دیدار با مادر و پدرش شود، به اتهام ‌زنی و توهین به خود و خانواده ‌اش روی می ‌آورند. که همچنان این روال در آلبانی ادامه دارد. این روش سازمان رجوی نشان می ‌دهد که این تشکیلات شناخته‌ شده ترین مسائل انسانی را زیر پا له می ‌کند. که براساس هیچ منطق و استدلالی استوار نیست. بله پنهان شدن رجوی پشت این اتهام‌ زنی‌ ها و برچسب‌ های بی ‌پایه و اساس به‌ این خاطر است که پاسخگوی موارد نقض حقوق بشر در تشکیلاتش نباشد. این روش آن هاست که مستمر در سازمان رجوی تکرار شده و ماهیت این تشکیلات مخوف را بیشتر روشن می ‌کند و به مردم و رسانه‌ های آزاد نشان می ‌دهد که این تشکیلات تا کجا از انسانیت و آزادی و روابط دموکراتیک در قبال دیگران تهی و بی ‌بهره است.
چنین تشکیلاتی قبل از این که یک تشکیلات سیاسی باشد یک فرقه است که در حصارهای تو در توی ایدئولوژیک خود را پنهان کرده است. چنین گروهی صلاحیت در مشارکت سیاسی مربوط به ایرانیان را ندارد….

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا