خاطرات اعضا جدا شده سازمان مجاهدین خلق
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
سوال های چالشی دخترم – قسمت اول
دیشب طبق معمول داشتم مسابقه پرتقال و اسلوونی در مرحله یک هشتم نهایی یورو 2024 که در ورزشگاه فرانکفورت ارنا برگزار میشد را نگاه می کردم که دختر نازنینم از پشت روی چشمانم را گرفت و بطوریکه احساس نوعی حسادت به او دست داده باشد،…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
زندگی من در سازمان مجاهدین خلق – قسمت هجدهم
در قسمت قبل اشاره کردم که بعد از پیام رجوی همه متناقض شده بودند. پچ پچ بین نفرات زیاد شده بود. به همدیگر می گفتیم یعنی چی که بایستی سلاح را تحویل دهیم؟! ناگفته نماند از ته دل خوشحال بودیم که آمریکا می خواهد تمام…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خدا سرنوشت مرا از سر نوشت
مسعود رجوی بارها در نشستهای مختلف مدعی بود که هیچ فرقی بین یک فرمانده و یک رزمنده وجود ندارد الا در برخی امکانات کاری که بالاخره نیاز کاری او میباشد، اما به لحاظ خورد و خوراک و درمان و امکانات رفاهی هیچ تفاوتی بین اعضا…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
روزی که آزادی را با تمام وجود حس کردم
هفتم تیر 83 روزی بود که توانستم از فرقه جهنمی مجاهدین خلق رهایی یابم. تصمیم برای رهایی و فرار از سازمان مجاهدین خلق لحظه ای نبود، بلکه از مدتها قبل این جرقه به ذهنم زده بود که دیگر در مناسبات سازمانی که پایه های آن…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطره تلخ از دوران بیماریم در تشکیلات رجوی
چند سالی بود که در تشکیلات مجاهدین خلق بودم. کار شبانه روزی و اغلب سنگین، وظیفه اکثر نیروها بود و روز و شب مان به این شکل سپری می شد. البته نشستهای مختلف و عملیات جاری و .. هم که جای خودش را داشت. به…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
زندگی من در سازمان مجاهدین خلق – قسمت هفدهم
در قسمت قبل اشاره کردم که بعد از نشست طعمه کینه افراد نسبت به شورای به اصطلاح رهبری بیشتر شد. برگزاری نشست ها کمتر شد و نشست های سیاسی برگزار می گردید. از طرفی نگهبانی ها را بیشتر کردند. در آن زمان ائتلاف آمریکا عراق…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
14 سال اسارت در سلولی به نام اشرف
من مهدی سلیمانی هستم و نزدیک به ده سال است که در تیرانا زندگی میکنم. از مهربانی و دلسوزی مردم شریف آلبانی بسیار خوشحال هستم. در این جشن میخواهم سرنوشت خودم را برایتان بازگو کنم. من چهارده سال در سازمان مجاهدین خلق بودم و با…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
زندگی من در سازمان مجاهدین خلق – قسمت شانزدهم
در قسمت قبل از بد شانسی خودم گفتم که من را سوژه کردند و گفت فؤاد بلند شو، فرزانه گفت پرونده تو آنقدر سیاه است که نمی شود پرونده ات را باز کرد! فکر کردی از کارهای تو در مقر ناآگاهیم؟ با چه کسانی در…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
اشرف؛ زندانی که 30 سال در آن محبوس بودم
در سال 1365 بعد از تهاجم عراق من و تعدادی اسیر شدیم و به اردوگاه منتقل شدیم. شرایط سخت و طاقت فرسا بود. ولی بعد از مدتی کم کم به شرایط عادت کردم. بعد از مدتی عراقیها برای هر دو آسایشگاه یک تلویزیون دادند. خوشی…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
زندگی من در سازمان مجاهدین خلق – قسمت پانزدهم
در قسمت قبل تا آنجا گفتم که به دلیل وضعیت حاکم بر مقر، قرار شده بود نشست هایی با حضور زهره قائمی برگزار شد. ب یک روز از کنار ستاد در مقر موزرمی تردد داشتم، از اتاق زهره قائمی سر و صدا می آمد، کنجکاو…
- فرقه گرایی مجاهدین
دستگیریهای سالهای ۷۲ و ۷۳ و ۷۴ در سازمان مجاهدین خلق
از جمله فشارهای ضد انسانی سازمان مجاهدین خلق بر علیه اعضای خود این بود که تا زمانی که جنگ ایران و عراق ادامه داشت نیروهای سازمان مجاهدین برعلیه وطن خودشان در کنار ارتش عراق می جنگیدند و تبلیغات سازمان این قدر زیاد بود که می…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطره شام آخر در اردوگاه مجاهدین خلق
بعد از عملیات 19 فروردین سال 90 قرارگاه انزلی که یکی از قرارگاههای داخل اشرف بود دچار ضربه مهلکی شده بود و این عملیات تعدادی کشته و مجروح به جا گذاشته بود و در کل وضع و حال بچه های این قرارگاه بسیار ناراحت کننده…