انجمن نجات مرکز خوزستان
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
با فریب مجاهدین خلق به فرقه پیوستم و با عشق خانواده جدا شدم
من در سال 1351 در یک خانواده متوسط و پر جمعیت در شهر اهواز بدنیا آمدم. در سال 68 تحت تاثیر شعارهای جذاب و فریبنده مجاهدین خلق از جمله “برابری زن و مرد”، “حمایت از طبقه محروم” و .. قرار گرفتم و جذب آنها شدم.…
- فرقه گرایی مجاهدین
سرزمینی که عشق به همسر میوه ای ممنوعه بود! – قسمت اول
ساعت 19:45 شب محل کارم در ساختمان قلعه را ترک کردم و وقتی به سمت سالن غذاخوری ستاد سر رشته داری می رفتم، سر و صدایی از داخل کتابخانه نظرم را جلب کرد. صدا و فریاد چند نفر با ضجه و شیون نفر دیگری در…
- کلاهبرداری
رقص زیبای شعله های زندگی
من در سال 1360 در شهر اهواز و در یک خانواده سنتی و مذهبی به دنیا آمدم. بدلیل موقعیت ضعیف خانوادگی تحصیلاتم را تا مقطع سیکل ادامه دادم. در سال 1379 توسط یکی از نفرات که بعدا مشخص شد از عناصر قاچاق انسان مجاهدین خلق…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
در رویای زندگی در اروپا از پادگان اشرف سر در آوردم
در سال 74 با فردی آشنا شدم که بعد از مدتی فهمیدم از نفرات سرپل مجاهدین خلق است. او که در جریان وضعیت بیکاری من و تمایل من برای رفتن به خارج کشور بود به من وعده داد که من را به یکی از کشورهای…
- خانواده ها
نامه خانواده های اعضای خوزستانی دربند فرقه رجوی به مای ساتو
خانم مای ساتو گزارشگر محترم ویژه حقوق بشر ملل متحد در امور ایران با عرض سلام ما جمعی از خانواده های اعضای خوزستانی سازمان مجاهدین خلق که هم اکنون در کمپ مانز در آلبانی تحت نظر این سازمان هستند، قبل از هر چیز مسئولیت جدیدتان…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
عشق خانواده حصارهای 14 ساله فرقه را درهم شکست
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 57 جوانی پرشور و احساساتی بودم که متاسفانه با توجه به جو سیاسی آن زمان فریب شعر و شعارهای پر جذبه رجوی را خوردم و در همان سال 58 جذب سازمان او شدم. آنقدر تحت تاثیر رجوی قرار…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
قصه تلخ و شیرین جذب و جدایی من از مجاهدین خلق
در سال 70 تحت تاثیر تبلیغات رادیو موسوم به مجاهد در داخل کشور جذب مجاهدین خلق شدم و برای پیوستن به آنها به نوار مرزی عراق رفتم. بعد از ورود به خاک عراق توسط نیروهای امنیتی استخبارات رژیم صدام دستگیر و بمدت سه سال در…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
از تلخی اسارت تا شیرینی رهایی
در سال 1347 در شهر سربندر بدنیا آمدم، تا مقطع پنجم ابتدایی در این شهر به تحصیل مشغول بودم. با شروع جنگ تجاوزکارانه صدام بر علیه ایران همانند هزاران جوان دیگر برای دفاع از خاک وطن در تاریخ 18/1/66 به خدمت سربازی رفتم. دو هفته…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
کابوس فرقه گذشت و زندگی را از نو آغاز کردم
انسانها صرف نظر از ملیت، تاریخ و تمدن، قومیت و مذهب در مسیر زندگی شان در معرض حوادث و تند بادهای مختلفی قرار می گیرند که سرنوشت و جریان زندگی آنها را دستخوش تغییرات و فعل و انفعالات زیادی می کند. و من هم از…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
لذت بازگشت به وطن و به آغوش پرمهر خانواده
وقتی به خدمت سربازی رفتم دوست داشتم برای دفاع از وطن به جبهه های جنگ بروم تا اینکه در تاریخ 18/5/65 عازم جبهه شدم اما متاسفانه در تاریخ 24/4/67 در منطقه زبیدات توسط ارتش عراق اسیر و به اردوگاه اسرای جنگی منتقل شدم. حقیقتا شرایط…
- نقض حقوق بشر
به یاد کسانی که از زندان صدام به اسارت رجوی در آمدند
بیست و ششمین روز از مرداد ماه یادآور بازگشت سرفرازانه آزادگان به میهن در سال 1369 و فرصتی برای مرور رشادت های این غیور مردان است. روز 26 مرداد سال 1369 کشور ما شاهد ورود اولین گروه از آزادگان سرفرازی بود که پس از سال…
- همکاری با بیگانگان
فرقه رجوی همسو با شقی ترین دشمنان مرم ایران
رجوی وقتی در جریان انقلاب اسلامی سال 57 به لطف مردم ایران از زندان آزاد شد بجای اینکه همسو با خواسته های آرمان خواهانه مردم حرکت کند، ابتدا با موضع گیری های سیاسی خودخواهانه مدعی تمامیت قدرت شد که وقتی از این طریق نتیجه ای…